هر وقت زخمی خیلی عمیق باشد, هر وقت دردی خیلی رسوخ کند در جان آدم می گویند جگرم سوخت…
با خودم فکر می کنم جگر وقتی بیشتر می سوزد, می سوزد نه … آتش می گیرد , تکه تکه می شود اصلا که از کسی ضربه بخوری که باورش کرده بودی , مثل زن مثل شوهر که پاره ی جانند , همدم شبهای درازند …
تاریخ صدایش را بالا می برد , میرود به مرو , داد می زند مردم بیدارید ؟ زنهای نوغان , مردم طوس همه می شنوید چه می گویم ؟… جگر علی بن موسی الرضا آتش گرفته , پسر نجمه خاتون دارد ناله می کند … , صدا از سامرا می آید این بار , وارث مامون به سنت خانوادگی اش عمل کرده , ام فضل نگذاشته خشم پدرش گم بشود , تکه پاره کرده سفره ی جود را.
حالا تمام بشریت گرسنه اند , صدای نقاره ها بلند شده است , رضا (ع) عبای سیاهش را کشیده بر سر جهانیان , جگرش سوخته , زهرا (س) روضه ی حسین (ع) می خواند , جگر مادر اما اربا اربا شده …
موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1397-05-21] [ 11:30:00 ق.ظ ]