​رد انگشت خدا حک شده روی تن زن

من به معراج رسیدم شبی از دامن زن

پشت هر برگ گل آغشته به عطر است و عبیر

ملکوت است نهفته پس پیراهن زن

صبح صادق یکی از مردم پیشانی اوست

ماه رخشان شده از آینه روشن زن

نخ تسبیح شیاطین مقرب گویش

این گناهی ست که انداخته بر گردن زن

خط به خط دفتر و دیوان کسان را خواندم

صفتی بهتر از این نیست برایت زن زن
علیرضا_بدیع

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1397-05-09] [ 07:04:00 ق.ظ ]