جاذبه ی ضریح
اینجا قدمگاهی است برای عرض ارادت







آبان 1397
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    





اینجا با قلم خودم از مهمانان پذیرایی می کنم , گوارای وجودتان



جستجو




 
  عشق همان رنجی است که خدا برایمان آفرید ...

بعضی وقتها دلم بدجور می گیرد , نه دل نوشتن دارم نه انرژی کارکردن, مثل همین حالا که نشسته ام و بدون اینکه هدفی داشته باشم مینویسم.

برای مخاطبی که نیست , نخواهد بود, یک تصویر خیالی که برای خودم ساخته ام بعد از سالها …

ای بابا پیر شدیم و هنوز غمی در وجودمان شروع می کند به گز گز , اصلا من می گویم خدا همان اول تکلیف ما را روشن کرد ” ما انسان را در رنج آفریدیم ” و هیچ رنجی به اندازه عشق پدر آدم را در نمی آورد , همان روزهای اول حوا می خواست برای آدم شعر بگوید ولی کلمه بلد نبود رفت و چشمش افتاد به آن سیب سرخ …

بعدش آدم دلش برای خدا تنگ شده بود که گریه کرد و گریه کرد و زمین را بست به اقیانوس و دریا …

صدای این باران را خدا گشت و گشت تا این مدلی درش آورد , الکی الکی که آدمها را شاعر نمی کند این شرشر بی رحم

باران ادامه ی گریه ی آدم است وقتی عاشق خدا بود و باید دور می شد ازش …

 

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1397-08-24] [ 10:57:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ادامه بدید ... ...

من در سال 1407….

موضوعات: بدون موضوع
 [ 07:31:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت